کد مطلب:234526 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:138
عبدالله مأمون فرزند هارون الرشید
در شب 14 ربیع الاول سال 170 متولد شد، مادرش كنیز بود، شش ماه قبل از برادرش امین متولد شده بود مادر امین زبیده دختر جعفر منصور بود، مأمون از امین بزرگتر بود و هارون الرشید او را از برادرش بیشتر دوست می داشت، همین امر او را شایسته ولایتعهدی بعد از هارون الرشید می كرد، لیكن نفوذهای دائی های امین كه از بنی عباس بودند مانع این كار شد.
دائی امین، عیسی بن جعفر منصور، به فضل بن یحیی برمكی كه در خاموش كردن آتش و فتنه انقلاب خراسان موفق شده بود توصیه كرد كه از مردم برای ولایتعهدی امین بیعت بگیرد، او هم اقدام به گرفتن بیعت برای امین كرد و هارون ناچار شد فرزند كوچكش را بر فرزند بزرگش مقدم بدارد و به همه ملل مسلمان نوشت كه با وی بیعت كنند و مردم در سال 175 هجری با امین بیعت كردند ولی هارون در سال 183 هجری از مردم برای مأمون هم بیعت گرفت و كشور پهناور اسلامی را میان دو نفر تقسیم كرد، مأمون را والی خراسان نمود كه شامل قرمسین كرمانشاه تا آخرین نقطه خراسان می شد.
[ صفحه 148]
گرفتن خراج و اداره امور این منطقه بنام مأمون بود، بقیه بلاد را هم به امین داد هارون در سال 186 هجری به سفر حج رفت و قبل از عزیمت از دو برادر بیعت گرفت كه پس از مرگش علیه یكدیگر قیام نكنند و آن بیعت را با خود به مكه برد و داخل كعبه آویزان نمود.
در سال 193 هجری هارون برای خاموش كردن فتنه رافع بن لیث به حدود خراسان عزیمت نمود و در آنجا وفات یافت و در سناباد طوس مدفون شد.
امین وقتی خبر مرگ پدرش را شنید، نامه هائی به سپاهیان و رجال بنی عباس فرستاد كه به وی ملحق شوند و وقتی كه آنها نامه را دریافت داشتند از خراسان فرار كردند و مأمون موفق ببازگردانیدن آنان نشد.
در سال 194 هجری فضل بن ربیع وزیر امین آن نسخه تعهد امین را كه هارون الرشید در كعبه آویزان كرده بود از آنجا برداشت.
و در سال 195 هجری نام مأمون را برداشت و به جایش دعوت برای موسی بن محمد امین پس از پدرش نوشت و امین، علی بن عیسی را به ری فرستاد تا مأمون را بكشد ولی فرمانده سپاه مأمون او را كشت كه نامش طاهر بود.
در سال 198 هجری امین كشته شد و دوباره در تمام كشورهای اسلامی از مردم برای مأمون بیعت گرفته شد.
دائی امین، عیسی بن جعفر منصور، به فضل بن یحیی برمكی كه در خاموش كردن آتش و فتنه انقلاب خراسان موفق شده بود توصیه كرد كه از مردم برای ولایتعهدی امین بیعت بگیرد، او هم اقدام به گرفتن بیعت برای امین كرد و هارون ناچار شد فرزند كوچكش را بر فرزند بزرگش مقدم بدارد و به همه ملل مسلمان نوشت كه با وی بیعت كنند و مردم در سال 175 هجری با امین بیعت كردند ولی هارون در سال 183 هجری از مردم برای مأمون هم بیعت گرفت و كشور پهناور اسلامی را میان دو نفر تقسیم كرد، مأمون را والی خراسان نمود كه شامل قرمسین كرمانشاه تا آخرین نقطه خراسان می شد.
[ صفحه 148]
گرفتن خراج و اداره امور این منطقه بنام مأمون بود، بقیه بلاد را هم به امین داد هارون در سال 186 هجری به سفر حج رفت و قبل از عزیمت از دو برادر بیعت گرفت كه پس از مرگش علیه یكدیگر قیام نكنند و آن بیعت را با خود به مكه برد و داخل كعبه آویزان نمود.
در سال 193 هجری هارون برای خاموش كردن فتنه رافع بن لیث به حدود خراسان عزیمت نمود و در آنجا وفات یافت و در سناباد طوس مدفون شد.
امین وقتی خبر مرگ پدرش را شنید، نامه هائی به سپاهیان و رجال بنی عباس فرستاد كه به وی ملحق شوند و وقتی كه آنها نامه را دریافت داشتند از خراسان فرار كردند و مأمون موفق ببازگردانیدن آنان نشد.
در سال 194 هجری فضل بن ربیع وزیر امین آن نسخه تعهد امین را كه هارون الرشید در كعبه آویزان كرده بود از آنجا برداشت.
و در سال 195 هجری نام مأمون را برداشت و به جایش دعوت برای موسی بن محمد امین پس از پدرش نوشت و امین، علی بن عیسی را به ری فرستاد تا مأمون را بكشد ولی فرمانده سپاه مأمون او را كشت كه نامش طاهر بود.
در سال 198 هجری امین كشته شد و دوباره در تمام كشورهای اسلامی از مردم برای مأمون بیعت گرفته شد.